اوضاع جدید پیرامون ایران

 

منبع: خبرگزاری نووستی

 

"ولادیمیر یورتایف" دکتر علوم تاریخی و عضو انجمن ایرانشناسان اروپا در مقاله خود به تشریح اوضاع جدید پیرامون ایران، دلایل ناکارآمد بودن عملیات نظامی علیه ایران و ضرورت تدوین اقدامات مشخص روسیه نسبت به هرگونه توسعه اوضاع پیرامون ایران پرداخته است.

 

وقفه کوتاه در تنش زایی پیرامون ایران پایان یافت. تا اکتبر 2008 معلوم شد که ایران فعلاً به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای در نمی آید و این به معنای این است که نمی تواند از "چتر هسته ای" اعضای پیشتاز این سازمان، یعنی چین و روسیه بهره مند شود.

 

تا پاییز سال 2008 کارشناسان جهان تقریباً نتیجه گیری های اداره اطلاعاتی آمریکا مبنی بر اینکه تهران در سال 2003 کار تولید بمب اتمی را متوقف کرد را به فراموشی سپردند؛ در رابطه با برنامه هسته ای ایران دوباره شروع به صحبت درباره "خط قرمز" کردند و تایید می شود (به نقل از منابع اسرائیلی) که ایران می تواند تا سال 2010 بمب اتمی تولید کند.

 

در صورتی که برنامه اتمی ایران یک گام تا مرحله نهایی خود فاصله داشته باشد، ایالات متحده امریکا که در آنجا دموکرات ها و جمهوری خواهان در رابطه با ضرورت انجام عملیات نظامی توافق دارند، مجبور به جنگ با ایران خواهد شد. اما آغاز جنگ به تعویق می افتد تا زمانی که "مدارکی مستدل" درباره پرونده هسته ای پدیدار شده و در صورت پیروزی احتمالی باراک اوباما، کاندیدای دموکرات حداقل یک دور مذاکره انجام شود. اوباما اعلام کرده است که ایران "تهدیدی برای همه ماست". اما ممکن است چنین چیزی مورد پسند تیم جرج بوش نباشد که در حال ترک کاخ سفید است و در صورت شکست مک کین سناریوی "آخرین شلیک" را اجرا کرده و پیش از تحلیف رئیس جمهور جدید آمریکا عملیات نظامی علیه تهران را آغاز کند.

 

در عین حال اخباری پدیدار شدند مبنی بر اینکه آمریکا در ماه نوامبر 2008 از سرگیری روابط مستقیم دیپلماتیک با تهران را پیشنهاد خواهد داد. این قابل درک است، در صورتی که امریکاییها نقطه اتکایی در داخل ایران نداشته باشند، تنها سفارت آمریکا در تهران می تواند مرکز هماهنگی طی جنگ باشد.

 

صحبت درباره جنگ است، یعنی عملیات گسترده با برقراری کنترل بر تاسیساتی مشخص و شهرهای کلیدی ایران، چرا که بمباران دقیق نمی تواند دستیابی به نتایج لازم را تضمین کند. ایرانی ها در ساخت تاسیسات مهم استراتژیک خود تجربه جهانی و در درجه اول تجربه عراق (مرکز اتمی در عراق در سال 1981 نابود شده بود) را به حساب آورده اند و دفاع ضدهوایی خوبی نیز تامین کرده اند.

 

آمریکا پس از سرنگون سازی صدام حسین به بهانه بیخود مبارزه با برنامه افسانه ای عراق در زمینه اتم نظامی، سناریویی مشابه را نیز برای ایران آماده می کند.

 

اما در ایران چه چیزی در انتظار آمریکاست؟ واشنگتن روی کدام پیروزی می تواند حساب کند؟

 

ایران و عراق، مسلماً کشورهایی "شرقی" هستند، اما تفاوت محرزی وجود دارد که باید در نظر داشت.

 

اول: جمعیت و همبستگی دینی ایران- جمعیت ایران بیش از 72 میلیون نفر است که از این میان 90% مسلمان شیعه هستند.

 

دوم: وضعیت جغرافیایی- شرایط ایران بیشتر یادآور افغانستان است که در آنجا آمریکا و متفقینش گیر افتاده اند و قبل از آن ها نیز شوروی و انگلیس.

 

سوم: مقامات ایران از تجربه سرنگون سازی رژیم شاهنشاهی در سال 1979 در شرایطی که آمریکا حضوری سیستماتیک در ایران داشت، برخوردارند و بر ارتشی وطن پرست تکیه دارند که به روش جهاد مقدس، خود فدا کردن، مبارزه در راه استقلال و آزادی و در کل با "فرهنگ عاشورا" تربیت شده است.

 

"روبرت گیتز" مدیر سابق سازمان سیا و وزیر کنونی دفاع آمریکا که اتفاقاً کارشناسی مشهور در زمینه روسیه و شوروی نیز می باشد، در یکی از دیدارهایی که با اعضای فراکسیون حزب دموکرات پشت درهای بسته در سنای آمریکا انجام شد، درباره نتایج احتمالی تلاش برای اعمال فشار نظامی بر رژیم جمهوری اسلامی ایران صحبت کرد. "سیمور هرش"  خبرنگار مشهور آمریکایی اطلاع می دهد که گیتز به سناتورها گفت: پیامد عملیات نظامی علیه ایران این خواهد بود که "ما نسلی مجاهدین می سازیم و نوه های ما با دشمنان ما در همین جا، در آمریکا، مبارزه خواهند کرد".

 

ادامه دارد...

 

 

 

 

 

 

 



 

© Copyright 2007-2018 Political Articles. All rights reserved