جمهوری اسلامی، سکس و شرع مقدس

 

سردبير

 

اگرچه خط مشی این سایت پردختن به موضوعات داخلی و درگیری های کوچک مقامات و ... نیست اما ماجرا دانشگاه زنجان اهمیتی دیگر دارد که لازم دانستیم آن را انعکاس دهیم. بخصوص از آن جهت که دانشجویان باید در این موقعیت کمال هوشیاری را به خرج دهند و ترفند حاکمیت را به خودش برگردانند، و کاری را که در 18 تیر آغاز کردند به انجامی شایسته برسانند.

 

ماجرای تجاوز یک مسئول دانشگاه زنجان به یک دختر دانشجو چندی پیش موجب اعتراض دانشجویان شد و حکومت با تمام توان تلاش کرد تا این اعتراضات را سرکوب کرده و طبق معمول، آن را ناشی از تحریک بیگانگان تبلیغ کند.

 

این ترفند ناموثر بود هرچند که اعتراض دانشجویان موقتاً پایان گرفت. اما ماجرا ادامه یافته و دانشجویان که فساد گسترده حکومت را در همه جا می بینند (همین چند وقت پیش بود که کسی به نام پالیزدار آمار فسادهای مالی گسترده «ارکان نظام» را بسیار خلاصه افشا کرد و سربسته از فساد اخلاقی آنان هم سرنخ داد) مترصد هستند که دوباره اعتراضات خود را گسترده تر از قبل مطرح کنند.

 

در این میان حاکمیت اقدامات عجیبی می کند که می تواند حاکی از تلاش برای کنترل اعتراضات دانشجویی و به تقابل کشیدن آن با احکام دین اسلام باشد.

 

برخی اخبار و اطلاعات حاکی از این هستند که نيروهاي امنيتي در پی جلب رضايت دختر دانشجوي بازداشتي دانشگاه زنجان هستن تا او اعلام کند که پيش از اين به عقد موقت (صيغه) مددي (معاونت دانشجويي دانشگاه زنجان) در آمده است. این موضوع باعث می شود که از مددی رفع اتهام تجاوز شده و عمل وی شرعی قلمداد گردد و از سوی دیگر هرگونه اعتراض به اعمال او تعدی به حقوق شخصی و نفی احکام اسلامی تلقی گردد.  

 

البته به کسی مربوط نیست که «کی با کی سکس دارد» اما در این ماجرا چند پرسش مهم می توان مطرح کرد: اول اینکه مددی چرا اینقدر اهمیت دارد که حاکمیت حاضر است او را به این ترتیب از مجازات برهاند؟ اگر در ماجرای زارع، حاکمیت اساساً اتهامات او را انکار کرد، به خاطر موقعیت او و احتمال افشای اسرار سکسی مقامات دیگر بود.  

 

سوال دیگر اینکه چرا حکومت در آستانه 18 تیر چنین اقدامی را انجام می دهد؟ این اقدام قطعاً تحری کننده دانشجویان است و می تواند به اعتراض و تظاهرات منجر شود و مقامات این را به خوبی می دانند. پس لابد طرح و نقشه ای دارند.

 

از سوي دیگر احتمال تجاوز به دانشجوي بازداشتي در بازداشتگاه وجود دارد. همان طور که در مورد دانشجوی دختر دانشگاه همدان اتفاق افتاد.

 

مرور این گونه رویدادها چشم انداز کریهی را مقابل دیدگان می آورد. گروهی که پس از جنگ به مرور تمام مصادر امور و منابع مالی کشور و مقامات حکومتی را غصب کردند امروز بی شرمانه از انجام هیچ کاری خودداری نمی کنند و به نام اسلام (آن هم از نوع انقلابی) و شرع مقدس انجام هر عملی را برای خود مباح می بینند. باید اندیشید و افشا کرد که این مقامات – از همین معاون دانشگاه زنجان گرفته تا سردار طرح امنیت اجتماعی و کسانی بسیار دیگر که هنوز در پس پرده اند – به پشتوانه کدام قدرتی اینگونه بر جان مال و ناموس مردم می تازند و کسی جلودارشان نیست؟ (حتماً ماجرای کشته شدن یک پسر جوان در مترو توسط یک عضو نیروی انتظامی را به یاد دارید که دلیل قتل را متلک گفتن پسر جوان به یک دختر عنوان کرد!)

 

باید از این جامعه و از این مردم که تعصبشان را بر موی دختران و اختلاط با جنس مخالف متمرکز کرده پرسید که تجاوز به کسی که برای تحصیل در دانشگاه حضور یافته، برگزاری نماز جماعت با حضور فواحش برهنه (!!)، تجاوز و کشتن دانشجوی پزشکی در بازداشتگاه، فریب دختران و فروش آنها به اعراب (سخنان آقای عباسی را به خاطر بیاورید)، کشتن جوانان به جرم تمایل به جنس مخالف، و ده ها مورد مانند این که آشکارا و در کمال وقاحت از سوی حاکمیت اعلام و سپس ماست مالی و اساساً انکار شده، و ده ها و بلکه هزاران موردی که پنهان است و آشکار نگردیده، شایسته تعصب ورزیدن نیست؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 

© Copyright 2007-2018 Political Articles. All rights reserved