"ما می جنگیم"

استعفای لاریجانی نشانة چیست؟

 

29 مهر 1386

 

مسعود فاتحی

 

علی لاریجانی از معتمدان آیت الله خامنه ای است و با نظر مثبت او مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی را از زمان پیروزی احمدی نژاد به دست گرفت. اکنون بعد از حدود دو سال وی به خاطر اختلافاتی که با احمدی نژاد و حلقة کوچک همفکران و معتمدانش داشته استعفا کرده است. آیا این دلیلی بر تضعیف موقعیت آیت الله خامنه ای در مقابل جناح نظامی حاکم بر دولت است یا نشانة تغییری در اوضاع؟

رویدادهای اخیر را مرور کنیم:

1- طی دو ماه گذشته تبلیغات وسیعی پیرامون احتمال جدی حملة آمریکا به ایران در رسانه های غربی به عمل آمد. برخی منابع از قطعی بودن حمله در ماه های اکتبر و نوامبر خبر دادند.

2- البرادعی به ایران آمد و رفت و در گزارش خود اظهار داشت برنامة هسته ای ایران در وضعیتی نیست که مستلزم حملة نظامی باشد و میان ایران و آزانش توافقی برای حل مسائل به عمل آمده است. این اظهارات موجب ناخرسندی شدید ایالات متحده شد.

3- فرانسه برخلاف روند پیشین خود مواضعی تندتر از ایالات متحده اتخاذ کرد و سخن از افزایش احتمال درگیری نظامی با ایران گفت.  

4- احمدی نژاد به آمریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا، به رغم توهین شدید رئیس دانشگاه، سخنرانی کرد و موجب موضعگیریهای متفاوتی در داخل جامعه و هیئت حاکمة آمریکا شد. حجم تبلیغات جنگی در پی این رویداد کاهش چشمگیری پیدا کرد و جلسة سران 5 قدرت غربی برای تصمیم گیری دربارة تحریمهای جدید بر ضد ایران تا دو ماه به تأخیر افتاد.

5- پوتین به تهران آمد و مواضعی نسبتاً به نفع ایران را ابراز داشت که البته متأثر از قراردادهای اقتصادی سنگینی بوده که احتمالاً با ایران بسته است. پوتین از چند روز قبل از سفر به تهران مواضعی خوشایند مقامات ایرانی را اتخاذ کرده بود و بخصوص در ملاقات با مرکل بر لزوم کنار گذاشتن تهدید ایران تأکید نموده بود. وی در یک روزی که در تهزان بود با آیت الله خامنه ای - که سال گذشته پیشنهاد تشکیل اوپک گازی را به روسیه داده بود - دیدار کرد و به گفتة منابع داخلی پیام هسته ای را ابلاغ نمود. ایالات متحده هر گونه ارسال پیام به ایران را تکذیب کرد. کسی که خبر ارائة پیام هسته ای را اعلام کرد، علی لاریجانی بود. محمود احمدی نژاد ارائة هرگونه پیام توسط پوتین را رد کرد.

6- لاریجانی به فاصلة دو روز از دیدار پوتین از تهران استعفا کرد.  

بنابر اصول تحلیل سیاسی این رویدادها نمی توانند کاملاً و تماماً علت و معلول هم باشند زیرا بازیگران و نوع بازی آنها در ارتباط با هم اما ناهم­سنخ است. بنابراین باید وضعیت را به گونه ای دیگر دید. در چنین شرایطی بهترین روش تحلیل، قرار گرفتن در زاویة دید وسیع است. هنگامی که از بالاترین حد ممکن به صحنه بنگریم تا حدودی این رویدادها معنا و مفهوم درست پیدا می کنند.

تبلیغات گسترده دربارة حملة نظامی به ایران جنگ روانی نیست بلکه بخشی از دیپلماسی ایالات متحده و به طور کلی غرب است. مفهوم این تبلیغات وسیع هشدار به ایران است که اگر قاعدة بازی را نپذیرد بازی دگرگون خواهد شد و آنگاه ایران مجبور به ایفای نقشی دیگر است (به این نکته هم توجه کنید که همة نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری آمریکا در مورد ایران اظهار نظر می کنند و وعده می دهند که در صورت پیروزی خود با ایران چنین و چنان خواهند کرد. این بدان مفهوم است که این بازی فعلاً ادامه خواهد داشت و قرار نیست در دورة بوش پسر - با تفاهم یا با جنگ - فیصله پیدا کند). مواضع البرادعی دقیقاً به عنوان متعادل کنندة بازی عمل کرد. در واقع او این پیام را به غرب منتقل ساخت که ایران قاعدة بازی را رعایت می کند. غرب این بار از زبان فرانسه بر جدی بودن خود در درگیری نظامی با ایران تأکید کرد و در عین حال تصویب قطعنامه سوم تحریم را به تعویق انداخت. حضور احمدی نژاد در آمریکا و دانشگاه کلمبیا حاشیه ای بود بر اینکه ایران بازیگر منفعل این عرصه نیست.

اما حضور پوتین در تهران شاید جدی ترین نشانة بحرانی شدن شرایط باشد. او قطعاً برای "سر به راه کردن" ایران به تهران آمده بود. سخن او مبنی بر عدم وجود نشانه ای دال بر نظامی بودن فعالیت هسته ای ایران درست همان چیزی بود که البرادعی پیش از این گفته بود. مشخص است که این سخن ایرانیان است که می خواهند از زبان کسانی گفته شود که اعتبارشان در غرب بالاست. البته مواضع دوپهلوی روسیه نشانگر یک احتمال خطرناک دیگر هم هست: پیش از جنگ هر چه می شود باید امتیاز گرفت زیرا بعد از شروع جنگ در صورت پرداخت هزینه از غنایم بهره مند می شوی!

اگر چه محتوای پیامی که پوتین آورد اعلام نشده اما بی شک حاوی دو پیکان بوده است: پیکانی به سوی جنگ، و پیکانی به سوی صلح. اگر ایران به سوی پیکان جنگ متمایل شود واقعة بزرگ دیگر کابوس نیست بلکه واقعیتی است که بوش از آن تحت عنوان جنگ جهانی سوم یاد کرده. و اگر ایران جهت پیکان صلح را برگزیند تن به معامله ای بزرگ داده که باید دید تا چه اندازه می تواند از افزایش باختش جلوگیری کند.

به هر حال، به نظر می رسد درون حاکمیت تصمیمی در این خصوص گرفته نشده اما نخستین نشانه ها حاکی از عزم جناح حاکم بر دولت برای گزینش پیکان اول است. علی لاریجانی در واقع، قربانی پیامی شده که پوتین آورد. معنی این قربانی برای غرب آن است که "ما می جنگیم".     

 

 

 

 

 

 

 



 

© Copyright 2007-2018 Political Articles. All rights reserved