مرگ ملکه و مسئلة سالخوردگی اپوزیسیون
 

کورش برزگران
kooroshbarzergar@political-articles.com


در حالی که از چند هفته پیش خبر ابتلای فرح دیبا (پهلوی) به سرطان منتشر گردیده، اکنون برخی منابع از مرگ او خبر داده اند. این خبر اگرچه ناموثق است اما می توان پیشاپیش به موضوعی که ذهن اپوزیسیون را به خود مشغول داشته بدون آنکه تمایلی به بیان آن داشته باشد، پرداخت. هنگامی که به گذشته بنگریم متعجب خواهیم شد از اینکه نزدیک به سی سال از انقلاب 57 گذشته و نسلی که در آن موقع در سال های جوانی و بزرگسالی قرار داشت اکنون به پیری رسیده؛ متعجب از اینکه زمان چه به سرعت گذشته و فرصت ها چه به آسانی و رایگان از کف رفته اند. رهبر انقلاب ایران در هنگام پیروزی در کهنسالی بود و همه منتظر مرگ او بودند به این امید که پس از او چراغ انقلاب هم خاموش می شود. اما وی تا ده سال پس از پیروزی زنده ماند و توانست نظامی را بر ایران مسلط کند که بعد از خودش نیز به بازتولید نیروهایی توانا باشد که آن چراغ را روشن نگه دارند.
وضعیت اپوزیسیون اما مشابهتی به پوزیسیون ندارد. با اینکه رفتار جمهوری اسلامی به گونه ای است که به طور فزاینده ای به چاق شدن اپوزیسیون می انجامد اما به نظر می رسد این اپوزیسیون چاق و چله - که البته بخش مهمی از آن داخل کشور است و نه در خارج - تحرکی ندارد و صفت اپوزیسیون برای آن بیشتر بیانگر یک ژست است تا ماهیت. این تقلیل موجودیت، ناشی از ناتوانی اپوزیسیون در حرکت به سمت هدفی است که برای خود تعریف کرده و از قضا این هدف بد تعریف شده. شعارهایی که در طول سال های گذشته از بخش های مختلف اپوزیسیون جمهوری اسلامی سر داده شده گاه آنقدر کلی بوده که که با جامعه هیچ نسبت و ارتباطی برقرار نکرده و گاه آنقدر جزئی و شخصی بوده که انگیزه ای برای پرداختن به و پیگیری آن ایجاد ننموده است. در این میان، زمان به زیان اپوزیسیون به سرعت سپری شده است. اکنون آنان که به پیری رسیده اند دیگر نه حوصلة فعالیت های پر فراز و نشیب سیاسی دارند - بخصوص درغربت - و نه توان ارائة طرحی نو. آنان هم که جوان ترند دچار سردر گمی اند و نمی دانند با چه چیز مخالفند و چرا؛ چگونه باید با آن مبارزه کنند و با چه هدفی؛ به که اعتماد کنند و امید ببندند. کار به آنجا رسیده که پس از سی سال تازه بحث بر سر این است که سلطنت بهتر است یا جمهوری؟!
بحث در این زمینه بسیار گسترده و در عین حال ضروری است. اپوزیسیون جمهوری اسلامی به هر اندازه که جمهوری اسلامی با گذشت زمان بر پیچیدگی خود افزوده است دچار ساده انگاری شده و هر اندازه که جمهوری اسلامی در جذب نیرو ناموفق عمل کرده اپوزیسیون فربه شده. منتها این فربهی، ناخواسته (درست مثل بارداری ناخواسته) و بدون برنامه بوده است.
به نظر می رسد سرطانی که فرح پهلوی را از پا درآورده است به کل اپوزیسیون متاستاز کرده و می رود تا آن را هم از پا دراندازد.

 

 

 

 

 

 



 

© Copyright 2007-2018 Political Articles. All rights reserved